یه گروه لاکپشت میرن برا فتح دماوند تو این گروه یه لاکپشت کرمونی هه بوده .
بعد از چند سالی که گروه چند صد متری میره بالا لاکپشت کرمونی میگه: م یه چیزی بگم همه میگن نه دوباره بعد از چند سال میگه م یه چیزی بگم همه میگن نه خلاصه به قله میرسن دوباره میگه م یه چیزی بگم همه میگن بگو کشتی مارو میگه م که پرچم و یادم رفت !
گروه با نا امیدی تمام برمیگرده در مسیر برگشت هم لاکپشت کرمونی بارها میگه م یه چیزی بگم همه میگن نه وقتی پای کوه میرسن میگه میگه م یه چیزی بگم همه میگن بگو کشتی مارو میگه: م که شوخی کردم !
نظرات شما عزیزان: