دوستی
درباره وبلاگ


سلام به خوانندگان محترم.من نوجوانی هستم که این وبلاگ را برای استفاده بهتر خوانندگان دراختیار انها قرار میدهم.من زیاد هم وارد نیستم به من کمک کنید
آخرین مطالب
نويسندگان
یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:49 ::  نويسنده : میلاد

گرگه ميره درخونه شنگول ومنگول ميگه بازكنيد منم مادرتون ، خرسه مياد بيرون ميگه : تو دهن ما رو سرویس کردی ، اونا 10ساله از اينجا رفتن! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:49 ::  نويسنده : میلاد

از خره ميپرسن: چى شد كه خر شدى؟
سرى تكون ميده و ميگه: امان از رفيق ناباب 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:49 ::  نويسنده : میلاد

غضنفر يه روز سرد زمستون می بينه که يه اسب از دهنش داره بخار در می یادمی ره جلوتر و می گه جل الخالق ! پس اون اسب بخاری که می گن اینه؟؟!! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:48 ::  نويسنده : میلاد

یه جوجه ای با مادرش دعوا میکنه میره روی دیوار و داد میزنه پیشی بیا منو بخور ! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:48 ::  نويسنده : میلاد

دايناسوره به دوست دخترش ميگه مياي بريم سينما …ميگه نه!… مياي بريم شام.. ميگه نه! ..مياي بريم خونمون… ميگه نه!….. دايناسوره ميگه … به درک خوب همين کارا رو کردي نسلمون منقرض شد ديگه! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:47 ::  نويسنده : میلاد

اسبه زنگ ميرنه سيرك ميگه اقا شما برا سيركتون اسب نمي خواين؟ یارو ميگه هنرت چيه؟ اسبه ميگه احمق دارم حرف میزنم 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:47 ::  نويسنده : میلاد

یه گروه لاکپشت میرن برا فتح دماوند تو این گروه یه لاکپشت کرمونی هه بوده .
بعد از چند سالی که گروه چند صد متری میره بالا لاکپشت کرمونی میگه: م یه چیزی بگم همه میگن نه دوباره بعد از چند سال میگه م یه چیزی بگم همه میگن نه خلاصه به قله میرسن دوباره میگه م یه چیزی بگم همه میگن بگو کشتی مارو میگه م که پرچم و یادم رفت !
گروه با نا امیدی تمام برمیگرده در مسیر برگشت هم لاکپشت کرمونی بارها میگه م یه چیزی بگم همه میگن نه وقتی پای کوه میرسن میگه میگه م یه چیزی بگم همه میگن بگو کشتی مارو میگه: م که شوخی کردم ! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:47 ::  نويسنده : میلاد

یه روز یه قورباغه از یه گربه می پرسه: قورقورقوربانت بشم کلاس چندمی؟ گربه جواب می ده: پیش پیش پیش دانشگاهی 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:46 ::  نويسنده : میلاد

تا مورچه میرن حموم بعد 2 تا میان بیرون ، اگه گفتین اون 2 تا چی میشن؟
میچسبن به صابون! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:46 ::  نويسنده : میلاد

روزی عقابی خسته داشت پرواز میکرد که ناگهان گنجشکی میره طرفش میگه: کاکا وسعت پر رو حال میکنی؟
عقابه میگه: برو حوصلتو ندارم! گنجشکه بازم پیله میکنه میگه: کا وسعت باله رو حال میکنی؟
عقابه بازم میگه: بروحوصلت و ندارم و گرنه میام یه کاری میکنم پرات بریزه! گنجشکه میگه: مردی بیا!
عقابه میره طرف گنجشکه میزنه پراشو میروزنه گنجشکه در حال افتادان میگه میگه کا هیکل و حال میکنی! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:46 ::  نويسنده : میلاد

یه روز یه خره داشته به اسبه با حسرت نگاه میکرده میگن چرا با حسرت نگاه میکنی میگه کاش تحصیلاتمو ادامه داده بودم. 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:46 ::  نويسنده : میلاد

اگه گفتین خرگوش وقتی چهار سالش تموم شد کجا میره؟
:
:
خب میره تو پنج ساله دیگه 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:45 ::  نويسنده : میلاد

یه روز یه خره یه اسب میبینه میگه:کاش درسمو ول نکرده بودم ! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:45 ::  نويسنده : میلاد

یه روز یه گنجشک با موتور تصادف می کنه وقتی به هوش میادمیبینه پشت میله های قفس باخدش میگه وای پس موتوریه مرد ! 

یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, :: 22:45 ::  نويسنده : میلاد

اگه گفتین یه نقطه ابی روی دیوار چیه یه مورچه هه که شلوار لی پوشیده ! 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... INF صفحه بعد
پيوندها
  • everything for everyone
  • شوری سنج اب اکواریوم
  • کمربند چاقویی مخفی

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دوستی و آدرس mmilad.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 9
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 72352
تعداد مطالب : 185
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


كدهای جاوا وبلاگ